نیمه‌ی گمشده؟

نیمه‌ی گمشده

توی مترو بالای سر مرد جوانی ایستاده بودم. موبایلش زنگ خورد. صفحه‌اش بزرگ بود و نگاهم افتاد. نوشته بود: «نیمه‌ی گمشده‌ی من». لبخند ناخواسته‌ام را جمع کردم و در آن لحظه ته دلم کمی برای مرد تأسف خوردم.

در چند ماه اخیر، بی‌اندازه از مهربانی آدم‌ها به وجد آمده‌ام، اما در عین حال بیشتر مطمئن شده‌ام که حد و مرز این مهربانی انسانی چقدر محدود است.

محققان نشان دادند که افراد در قبال «رکسانا، دختر هفت‌ساله‌ی فقیری که در مالی در آفریقا زندگی می‌کند»، مهربان‌تر می‌شوند و آسان‌تر به خیریه کمک می‌کنند تا در قبال خبری همچون: «بیش از ۳ میلیون کودک در مالاوی با مشکل کمبود غذا مواجهند.»

احتمالاً در طبیعت ماست که با یک فرد انسانی بیش از اعداد و ارقام احساس نزدیکی کنیم، گرچه آن اعداد و ارقام خود اشاره به افراد انسانی داشته باشند. و بعید است آدمی را بابت این محدودیت طبیعی ملامتی روا باشد.

اگر بپذیریم که ما «دوست داریم» که مهربانی کنیم و همچنین برای سوژه‌ی مهربانی‌مان، موجودی ملموس را ترجیح می‌دهیم؛ آنگاه مهر ورزیدن به «نیمه‌ی گمشده» کاملاً رضایت‌بخش به نظر می‌رسد. وقتی مطمئن باشیم که او تنها کلید دنیاست که به قفل ما خورده (و ما نیز متقابلاً)، مهر ورزیدن چه آسان و البته چه محدود می‌شود: دیگر راه کامل شدن، از مهر ورزیدن به همگان نمی‌گذرد؛ چون ما خیلی وقت است که کامل شده‌ایم، درست از همان وقتی که به طرز معجزه‌آسایی نیمه‌ی گمشده‌مان را یافتیم.

شاید بسیاری از ما نیمه‌ای برای خودمان متصور نباشیم، اما احتمالاً همه‌مان کسانی را «عزیزانمان» می‌دانیم و اغلب، آنها که عزیزترند، بیشتر از سرچشمه‌ی مهربانی ما نصیبشان می‌شود. عقلانی به نظر می‌رسد که مهرمان را شامل حال کسانی که به نظرمان شایسته‌تر می‌رسند کنیم. اما در عین حال ذهن محدود ما هرگز فرصت ارزیابی درخور گزینه‌های بالقوه را به ما نداده و مهربانی‌مان در بازه‌ی محدود پیرامونمان کار می‌کند. مثل پولی که بالاخره باید برای خرید لباسی خرج شود و کمبود زمان و حوصله برای بررسی مغازه‌های شهر، ما را قانع می‌کند که «این» بهترین انتخاب است، مهر ما نیز باید کار کند و مهربانی‌مان را به ما و دیگران نشان دهد؛ پس یک روز، همکاری را از محل کار تا خانه می‌رساند و‌ روز دیگر صورت عزیزی را که چند ماه پیش سر راهمان قرار گرفت می‌بوسد، و این‌طور راضی‌مان نگه می‌دارد.

این مطلب رو با دیگران اشتراک بگذارید:
فرزاد بیان
فرزاد بیان

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *