کلید درهای بسته

من فکر می‌کردم کلید حل مشکلات در تعلیم و تربیت پیدا می‌شود. دیگری فکر می‌کند چرخ همه چیز با کسب‌وکار می‌چرخد. کسی پیروی از فلان دستگاه نظری جامعه‌شناسانه را راه رسیدن به آرمان‌شهر می‌داند. کس دیگر معتقد است دین نجات‌بخش همه‌ی انسان‌هاست. و دیگری آینده را ازان تحقیقات عملی مغز می‌بیند.

از قرار معلوم یا شاید هم نامعلوم، نه کلیدی هست که به همه‌ی قفل‌ها بخورد و نه آرمان‌شهری که همه‌ی آدم‌هایش خوشبخت باشند و نه نسخه‌ای که به ‌درد همه‌ی انسان‌ها بخورد و نه لباسی که به تن همه‌ی آدم‌ها برود.

آنچه هست، کلیدهایی است، نسخه‌هایی است، راهکارهایی است که به درد بعضی آدم‌ها می‌خورد، رنج بعضی آدم‌ها را کمتر می‌کند، رفاه بعضی آدم‌ها را بیشتر می‌کند؛ در عین حال ممکن است رنج بعضی دیگر را هم بیشتر کند، رفاه بعضی دیگر را هم بگیرد. چنانچه نتیجه‌ی راهکارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی همیشه آن‌قدر که دیده‌ایم، اینطور بوده.

گرافیک از Daniel Haire

این مطلب رو با دیگران اشتراک بگذارید:
فرزاد بیان
فرزاد بیان

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *