۱.
- یه هفتهست باهام حرف نزدی.
- بذار امروز بهت زنگ میزنم.
- حالا که دیگه خودم به روت آوردم؟
۲.
- خیلی بیاحساسی. تو باید منو دوست داشته باشی.
- چجوری وقتی مجبوم میکنی؟
۳.
- خیلی بیشرفی.
- میخواستی به حرفم گوش نکنی.
- ولی تو تهدیدم کردی.
گرفتاری دوسره (Double bind): یک دوراهی عذابآور در روابط که فرد با دو یا چند انتخاب متناقض روبروست و یک انتخاب دیگری را نفی میکند. در این موقعیت پاسخ مثبت دادن به یک انتخاب، مساوی پاسخ منفی دادن به انتخابی دیگر است (و بالعکس)، بنابراین شخص صرفنظر از انتخابش، در خطاست (۱).
این تئوری اولینبار توسط گرگوری بیتسون، انسانشناس آمریکایی در ۱۹۵۰ توصیف شد.
در مثال ۱، شخص چه تلفن کند و چه نکند متهم است.
در مثال ۲، دوست داشتن یک عمل خودجوش است و با اجبار غیرممکن میشود. شخص اگر بخواهد بهطور اجباری دیگری را دوست داشته باشد، دوست داشتن از بین میرود (گرهی اول) و اگر دیگری را دوست نداشته باشد به بیاحساسی متهم میشود (گرهی دوم).
در مثال ۳، شخص تهدید شده، اگر به خواستهی شخص تهدیدکننده گوش نکند صدمه میبیند (گرهی اول) و اگر گوش کند، با عواقب بعدی انتخابش روبرو میشود (گرهی دوم)