آه آدم!

فردای سال نوست و تو زیر عهدت زدی. همه‌ی اراده‌ای که به‌خرج دادی، حتی یک روز دوام نیاورد. می‌خواستی کله‌ی صبح بلند شوی؛ به ظهر خوردی. می‌خواستی دیگر نکشی؛ دود کردی. می‌خواستی دیگر نبینی؛ بازش کردی. می‌خواستی نخوری؛ برنامه شکست خورد؛ رفت تو شکمت؛ قولت به باد رفت.

شکست خورد، چون تو تقویم نیستی؛ تو آدمی.

تقویم را بِکن؛ روز از نو، بازی از نو.


برای من دقیقاً یک روز و هشت ساعت و بیست دقیقه از لحظه‌ی تحویل سال گذشت تا زیر تعهد سال جدیدم زدم.

تصویرسازی از Milko Marinov

این مطلب رو با دیگران اشتراک بگذارید:
فرزاد بیان
فرزاد بیان

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *